چنانکه خواننده فهیم و هوشمند ما مستحضر است این روزها در فضای جامعه، برخی از افراد کم اطلاع، مغرض، وسودجو با جریان سازیهای شبه عرفانی(عرفانهای بدلی) و دستور نامه هایی که احیا نا از آن طرف آبها در یافت کرده و میکنند سخت در پی آنند که سرمایه ایمان، عقیده و گرایشهای زلال معنوی توده مردم را به تاراج برند.
جماعت یاد شده با جعل مذاهب پوشالی میکوشند با همراه ساختن عناصر سست باور و رخنه در قلوب توده عوام، برای خود جایگاه و پایگاهی مذهبی یافته از این رهگذر به اهداف پلید خود دست یازند.
از چندی پیش سلسله مقالاتی روشنگرایانه در واکاوی و آسیب شناسی این عرفانهای ساختگی با عناوین: "با سامریهای امت" (3،4، 2، 1) و "اخوان الشیاطین و ردپای فرنگیان" (4،5،3،2، 1) از نظر و محضرتان گذشت.
در"با سامریهای امت" با روی آوردی تاریخی ضمن گذر بر عرفانهای آفت زده، پارهای از تعارضات فکری و عقیدتی عارف نمایان با قرآن و سنت را بر آفتاب افکندیم.
در " اخوان الشیاطین و ردپای فرنگیان" در محضراستادی فرزانه و دانشمند* زانوی تعلم زدیم.
استاد ضمن برشمردن نمونه هایی از جریانهای انحراف ساز در صدر اسلام به تبیین علل و عوامل اصلی تحریف و انحراف (نادانی و هواپرستی) در ادیان به طور کلی و در دین مببن اسلام به طور خاص پرداخت.
در خلال سخنان استاد خواندیم که با هشیاری و ژرف نگری میتوان ردپای فرنگ به خصوص روباه پیر استعمار، انگلیس را درپیدایش این اقلیتها و فرقه هایی چون بابیت و بهائیت ردیابی کرد.
در نوشتار حاضر(ریحانهها زیر پا) خواهیم خواند که شیادان دین ساز و مجریان طرحهای استعماری بخشی از فعالیت خود را بر روی جامعه زنان متمرکز کرده با روانشناسی دقیق و فراگیر بیشتر طعمههای خود را از میان این جماعت انتخاب میکنند. چه آنکه میدانند زنان به دلیل برخورداری از احساسات لطیف، آسیب پذیرترند.
اعتقاد به رمالی، فالگیری، دعانویسی، جادوگری، ،کف بینی، بخت گشایی، فرزند آوری، تسخیر دیگران وموارد دیگری از این دست، بستر ساز رخنه مکاتب عرفان ساز در میان بانوان خواهد بود.
ابوالقاسم شکوری،کارشناس دین و اندیشه
مجریان طرحهای استعماری عرفان بدلی، با توجه به پژوهشهای عمیق، دقیق، گسترده و همه جانبهای که انجام میدهند، پس از شناخت بافتها و قشرهای گوناگون جامعه، میکوشند مطابق با روانشناسی هر صنف و گروهی با آنان برخورد کنند تا به اهداف درازمدت خود برسند. یکی از این قشرها، زنان هستند که مزدوران داخلی و خارجی نقشههایی فریبنده برایشان طراحی کردهاند و ما در این نوشتار به آنها میپردازیم.
مکتبها و صاحبان قدرت همواره در پی تاثیرگذاری بر افراد و جذب پیروانی برای گسترش نفوذ خود بودهاند. در این میان، کسانی که از روانشناسی فردی، قشری و اجتماعی جوامع گوناگون آگاهی کامل دارند و در فضای جامعهشناختی این انسانها تنفس میکنند، با تاثیری دو چندان میتوانند اندیشههای خویش را در میان تودهها تثبیت و ترویج کنند. در میان مخاطبان گروهها و مکتبهای انحرافی، زنان یکی از بهترین صیدها و دامها محسوب میشوند. صید و دام بودن زنان را وقتی در مییابیم که بدانیم چنانچه مردی به این گروه گرایش یابد، آسانتر میتواند به صورت پنهان از این عقاید پیروی کند و بر عقاید خود استوار بماند و حال آنکه اگر زنی به این فرقهها متمایل شود، نه تنها خود بلکه همسر و فرزندان را نیز با خویش همراه میکند. و این همان هدفی است که مدعیان عرفان دروغین به دنبال آن هستند و توسط زنان فراهم میشود.
آنچه در جامعه زنان به خوبی نفوذ یافته و عارفنمایان نیز از آن بهرهبرداری میکنند، جادو و خرافه است.
خرافه را میتوان نوعی اعتقاد جازم و محکم افراد به ثاثیر متافیزیکی برخی امور غیرعقلی در زندگی فردی و اجتماعی برای حل مشکلات دانست.
گاهی فرد به مفاهیمی ذهنی و انتزاعی اعتقاد پیدا میکند که میپندارد در زندگی وی ثاثیر گذارند و میتوانند موفقیت را همراه او کنند. از جمله این مفاهیم، «شانس» است که بر اساس ادله، جایگاهی ندارد؛ زیرا شانس در بین مردم به معنای رسیدن به موفقیت بدون علت است، در صورتی که براساس اصول عقلی و اعتقادی اسلام، هیچ حادثهای بدون علت نیست.
خرافه یکی از موارد ذهنی است که فرد را به شدت به خود پایبند میکند و چنان در وجود افراد- به ویژه خانمها- راه مییابد که گویا وحی الهی است! برای نمونه، اعتقاد به پدید آمدن نزاع و درگیری در صورت وارونه قرار دادن جارو در میان برخی افراد به اندیشهای ثابت و تردید ناپذیر در آمده، حال آنکه در هیچ یکی از متون دینی به این مطلب اشاره نشده است.
عرفان بدلی، خرافات، سحر و جادو، بختگشایی، تسخیر دیگران و... مواردی است که خیلی زود افراد خام را به خود جذب میکند. در میان انسانها، زنان احساسات لطیفتری دارند و به همین سبب، جایگاه ویژهای برای جذب و استثمار افراد نزد مدعیان عرفان کاذب دارند.
موضوعهای مطرح شده در خرافات در دورانهای گذشته برخی افراد برای حل مشکلات زندگی خود به دعانویسان و رمالان مراجعه میکردند. این مراجعه و دریافت راه حلهای دروغین هنوز نیز رواج دارد. هنگامی که مشکل روحی، جسمی و مادی پیش میآمد، بانوی خانه برای حل آن از راههای ماورایی، نزد دعانویسان میشتافت. بر همین اساس، بازار جادوگران، رمالان و دعانویسان در حل مشکلاتی چون اشتغال، بخشگشایی، فرزندآوری، دور کردن هوو و دیگر مشکلات همواره گرم بوده است.
این بازار گرمی گذشتهها را ندارد؛ اما هم اکنون نیز بسیاری از زنان معتقد به خرافه در آن پرسه میزنند. دخترانی که در آستانه ازدواج قرار دارند، به طالعبینی چینی، هندی و ایرانی رجوع میکنند تا ببینند ستارههای همسرشان با همدیگر سازگارند یا نه؟ امروزه روانشناسی رنگها هم در کنار کفبینی و فالگیری به رونق بازار رمالان یاری رسانده است و آنها به راحتی در باره آینده افراد اظهار نظر میکنند. در بین این عده، چیزهایی هم وجود دارند که مقدس به شمار میآیند و برای رسیدن به خواستههای افراد کارگشا معرفی میشوند. دم روباه، موی، دندان و آب دهان مرده، پنجه گرگ، روغن گرگ، دندان سگ و گراز، مهره مار و ابزار آلات دیگری که به تسلط ارواح و جن یاری میرساند، از جمله این امکانات هستند.
در میان این بازار، دکان عدم احضار جن و روح برای زنان بسیار جذاب به شمار میآید. مبحث ذهن خوانی و تسلط بر فکر و روح همسر، از دیگر موضوعات داغ این بازار است.
آنچه زنان حساسیت ویژهای به آن دارند، ورود همسر دوم در زندگی شوهران خود است. زنان در تنهایی و بیکاری و ادبیات محاورهای، با این موضوع برخورد میکنند و برای مبارزه با این پدیده هزینههای فراوانی را میپردازند.
انتقال مباحث خرافی نیازمند تبلیغات گسترده نیست. جاریها، خواهران، دختر خالهها و دخترعموها و نیز همکلاسی و همسایه نقشی مهم و کلیدی و البته رایگان را در تبلیغ امور خرافی ایفا میکنند.
همراه با رشد تکنولوژی، وسایل و ابزار خرافی هم تکامل مییابد. امروزه فکر بشر در مقایسه با گذشته رشد بیشتری دارد و اختلاط اندیشههای غربی و شرقی و مذهبی بیشتر شده است. زندگی ماشینی روزگار ما، افزایش مشکلات اقتصادی و دوری افراد از یکدیگر، رسیدگی به مشکلات را در جایگاه دیگری قرار میدهد. مباحثی چون تجسم خلاق، رقص و موسیقی درمانی، یوگا و تمرکز با شمع روشن و نقطه سیاه شیطان پرستی – چه صوفی و چه غربی- مباحث عرفان سرخپوستی و امریکایی (اکنکار)، و عرفان هندی (سای بابا) انسان مدرن امروز را به این بازار مکاره دعوت میکند.
هم اکنون در متن تعالیم خرافی این گرایشها، تمرکز بر تصاویر برهنه، پرستش و توجه به اسافل اعضا از جمله راهکارهای حل مشکلات روحی و روانی معرفی میشوند و حال آن که به نظر روانشناسان، بیشترین آسیبهای روحی و روانی از کنترل نکردن غریزه و نداشتن تربیت درست اخلاقی سرچشمه میگیرد.این بازار مشتریان خود را از همه تودهها و گروهها جذب میکند.
چیزی بگو مهربان! هر چه از دوست رسد نیکوست!
آیت الله مصباح یزدی دامت افاضاته